مدرسه دینی دارالقرآن والسنة روستای فرزنه

قالَ الامامُ الشافعیُ : العِلمُ لا یُعطیکَ بَعضَه حتّی تُعطِیَهُ کُلَّکَ

مختصری از فضیلت، احکام و مسائل قربانی

یکشنبه چهارم خرداد ۱۴۰۴

قربانی و اهمیت آن:
لفظ قربانی مشتق از قربان بر وزن قرآن، به چیزی گفته می‌شود، که وسیله‌ی تقرّب به الله باشد، خواه ذبیحه حیوان باشد، یا عموم صدقات دیگر.
ابوبکر جصّاص برای آن معنی عام‌تری بیان داشته و می‌فرماید:
«قربانی عبارت است از هر عمل نیکی که به وسیله‌ی آن قصد نزدیکی به رحمت خداوند شود، البتّه در عرف عام اطلاقش بیشتر بر حیوان مذبوحه می‌آید.»
قربانی یکی از شعائر و عبادت‌های مهم اسلام می‌باشد، حتی در زمان جاهلیّت نیز عبادت شناخته می‌شده است، فقط فرق این بود که آن‌ها برای معبودهای خود قربانی می‌کردند. در صورتی که قربانی مسلمانان، خاص، برای رضای خداست. مذاهب غیر اسلامی امروزه نیز جهت زنده کردن رسوم مذهبی خود قربانی می‌کنند؛ چنان که بعضی به اسم معبودها و برخی به اسم حضرت مسیح قربانی می‌کنند.
خداوند متعال در سوره‌ی کوثر خطاب به پیامبراکرم-صلی الله علیه وسلم-، می‌فرماید: «فصل لربک و انحر» ای پیامبر! پس نماز بخوان برای پروردگارت و شتر نحر کن. همچنان که نماز برای غیر خدا جایز نیست قربانی هم، جایز نمی‌باشد. (در فضیلت قربانی همین بس که ببینیم) رسول اکرم -صلی الله علیه و سلم- بعد از هجرت به مدینه منوّره تشریف بردند و در تمام این مدت پیوسته قربانی ذبح می‌کردند.
قربانی کردن بسیار ثواب دارد، پیامبر اکرم -صلی الله علیه وسلم- می‌فرماید: پسندیده ترین عمل، نزد خداوند متعال در روزهای عید قربان، ذبح حیوان قربانی است؛ این عمل در ایّام قربانی نزد خداوند متعال، از تمام اعمال نیک دیگر، بهتر است. قبل از این که خون قربانی بر زمین بریزد به درگاه خداوند مورد قبول واقع می‌شود لذا با وسعت قلب قربانی کنید.
پیامبر اکرم -صلی الله علیه وسلم- می‌فرماید: «هر اندازه مو بر بدن حیوان قربانی باشد، همان اندازه نیکی برای صاحبش نوشته می‌شود. سبحان الله کمی بیندیشیم، چه عملی از این ثواب بیشتری دارد؟ از ذبح نمودن حیوان به اندازه‌ی موهای آن نیکی به صاحبش می‌رسد، حال اگر شخصی جهت شمردن موهای گوسفندی مدت‌ها وقت صرف کند باز هم نمی‌تواند آن‌ها را حساب کند، پس خودتان توجه کنید، چه اندازه ثواب دارد، شایسته است که هر مسلمان، اگرچه قربانی بر او واجب نباشد، اما باز هم این اندازه ثواب را نادیده نگیرد و قربانی نماید. زیرا این فرصت اگر از دست رفت دیگر میسّر نخواهد شد. و هیچ کس نمی‌تواند به این سادگی این اندازه نیکی کسب نماید.
برای افراد توانگر مناسب است، همان طوری که برای خود قربانی می‌کنند، برای خویشاوندانی که وفات کرده‌اند مانند: مادر، پدر، و غیره نیز قربانی کنند، تا آن‌ها نیز از این ثواب بسیار بزرگ محروم نباشند و شایسته است، عوض پیامبر اکرم -صلی الله علیه و سلم- و همسرانش و عوض بزرگان خود هم قربانی کنند. (و با این عمل، روح آن‌ها را شاد نمایند.) اگر از عهده‌ی این کار برنمی‌آیند، حداقل برای خود قربانی کنند. زیرا ذبح قربانی در ایّام عید بر توانگر واجب است. برای کسی که استطاعت قربانی داشته باشد، و باز هم برای انجام این عمل اقدام ننماید، کمال محرومی و تأسف است. علاوه بر آن چنین افرادی به علّت عدم ذبح قربانی گنهکار نیز می‌باشند.

آیا قربانی باعث رکود اقتصادی می‌شود؟

امروزه درست برخلاف هدفی که خداوند قربانی را واجب نموده تبلیغ می‌شود از آن جمله گفته می‌شود: قربانی مگر چیست؟ (معاذ الله) چیز بیهوده‌ای است، میلیون‌ها تومان به شکل خون در جوی‌ها ریخته می‌شود، از تعداد حیوانات کاسته می‌شود، به اقتصاد جامعه بسیار ضرر می‌رساند. خود عیب جویان پیشنهاد می‌کنند، که به جای قربانی و تقسیم گوشت، پول به فقرا داده شود تا خودشان در رفع احتیاجات خویش خرج کنند. این گونه تبلیغات و شعارها در گذشته از طرف عدّه‌ای بخصوصی صورت می‌گرفت، اما حالا آن قدر رایج شده که هر روز چند نفر سوال می‌کنند، که فقیر در جامعه زیاد است، چه اشکالی دارد به جای قربانی کردن، پول به آن ها بدهیم؟

روح قربانی
اگر شخصی به جای نماز خواندن به مستمندان کمک کند، فریضه‌ی نمازش ادا نمی‌شود. برای این که هر عبادتی، ترتیب خاص خودش را دارد. فرایض و واجبات در جای خود، کمک به مستمندان هم در جای خود، اجر و ثواب دارد. گفتن جملاتی از قبیل: قربانی مخالف با عقل است، باعث رکود اقتصادی می شود، از نظر اقتصادی ضرر دارد، تبلیغاتی است علیه قربانی که فلسفه و چون روح آن را نفی می‌کند. به یاد داشته باشیم، تا وقتی که پیروی از دستورات خدا در انسان نباشد، به سعادت نمی‌رسد. سبب این همه رشوه‌خواری، ظلم و ستم وتباهکاری در جامعه بشری این است که انسان به دنبال عقل خود می‌رود و به دنبال حکم خدا نیست. البته این عقل سلیم نیست بلکه فکر بی‌بهره از فهم حکمت های الهی است و گرنه عقل سلیم آن است که تشخیص دهنده‌ی خوب و بد را خدا می‌داند و تمام اوامرش را کاملاً عالمانه و حکیمانه می‌داند.
عبادت نفلی را هر وقت می‌توان ادا کرد. امّا قربانی، و عمل کارد بر گلو کشیدن، فقط تا سه روز عبادت است. همین عمل، بعد از گذشت سه روز، عبادت محسوب نمی‌شود. خداوند به وسیله‌ی قربانی به انسان می‌آموزد که عمل، فقط وقتی که به حکم ما انجام گیرد عبادت به شمار می‌آید، دین یعنی پیروی از دستورات خدا؛ بدین معنی که چیزی را که خداوند متعال حکم کرده بپذیریم و به آن عمل کنیم. بدون حکم خداوند، چیزی در عمل نیست. کاش این نکته را می‌فهمیدیم که فهم صحیح تمام دین برای ما آسان می‌شد.

سوال اقتصادی :
چون انسان از معنویات غافل باشد، و به فکر خواهشات و مادیّات افتد و مدّ نظرش تنها دنیا باشد، درک قدرت کامله و نظام عجیب و شگفت انگیز خداوندی برایش سخت می‌شود و تمام عبادات را مانند رسوم بی‌جان تصوّر می‌کند و مسأله قربانی را از مشکل‌ترین مسائل اقتصادی می‌داند و می‌گوید؛ مبلغ هنگفتی که از ملّت جهت ذبح حیوانات، هر سال خرج می‌شود غیر از خوردن گوشت تا سه روز فایده‌ی دیگری ندارد، اگر این مبلغ، جهت رفاه و آسایش ملّت به کار برده می‌شد چه بهتر بود، امّا باید دانست، که نزد هیچ دانشمند و روشنفکر، شکم پروری و رسیدن به لذّات نفسانی، از اصلاح اخلاق و اعمال ملّت مقدّم نیست. بلکه شخص عاقل می‌گوید مشکل شکم زمانی حل می‌شود که انسان در امنیّت و آرامش باشد. و در او انسانیّت یافت شود، و دارای اخلاق حسنه و نیکو باشد و از غارتگری، مکر، فریب، دزدی و خوردن مال حرام بپرهیزد. افراد تحصیل کرده همچنان که تعلیم و تعلّم را ضروری و لازم می‌دانند، امور تربیتی را نیز از ضروریات زندگی بر می‌شمارند.
انگیزه‌ی اطاعت و فرمانبرداری از دستورات خداوند متعال همان انگیزه‌ای است، که انسان را در تنهایی نیز، از جرائم باز می‌دارد، و قربانی در تقویت این انگیزه اثر خاصّی دارد.
در نتیجه فلاح و بهبود قوم و ملت در این نیست که انسان قربانی را ترک کرده و پولش را در راه رضای خواهشات نفسانی صرف کند، بلکه فلاح حقیقی در این است که هر شخص این سنت ابراهیمی-علیه السلام- را با شوق و محبّت انجام داده و انگیزه ایثار و قربانی را در دل دیگران تقویت کند.
بعد از فهمیدن حقیقت قربانی کاملاً واضح می‌شود که هدف از قربانی خوردن گوشت و پرورش تن نیست، بلکه هدف اصلی اجرای حکم خدا و زنده کردن سنت ابراهیمی و حصول انگیزه‌ی ایثار و قربانی است. قرآن کریم درباره‌ی قربانی می‌فرماید: «لَن یَّنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَ لاَ دِمَاوُهَا وَ لکِن یَّنَالُهُ التَّقوی مِنکُم.» یعنی خون و گوشت قربانی‌های شما به خدا نمی‌رسند، بلکه فقط تقوی یعنی انگیزه اطاعت شما به خدا می‌رسد.
به هر حال هدف از قربانی، خون و گوشت نیست (حتی بر امّت‌های گذشته گوشت قربانی هم حلال نبود، این یکی از خصوصیّات آن حضرت -صلی الله علیه وسلم- است که گوشت قربانی برای امّتش حلال گردانیده شده است.) بلکه هدف اصلی پیدا کردن انگیزه اطاعت و سربلندی در مقابل آزمایشات خداوند است.
بعضی از افراد می‌گویند: در زمانی کوتاه، تعداد زیادی از حیوانات ذبح می‌شوند، که این خود ضرر اقتصادی است، که در زندگی مردم تأثیر زیادی می‌گذارد، که باعث می‌شود حیوانات و گوشت کمیاب شود. امّا این تصوّرات وقتی فکر را تحت تأثیر می‌گذارد که انسان از قدرت کامله‌ی خالق کائنات و مشاهده‌ی نظم مستحکم جهان غافل باشد.
نظام قدرت خداوندی همیشه در تمام عالم این بوده و هست که اگر مردم به چیزی بیشتر نیاز پیدا کنند، خداوند متعال آن چیز را افزون‌تر می‌گرداند و چون نیاز مردم به آن کم باشد، آن چیز هم روز به روز کمتر می‌شود، مانند، آب چاه که هر چه کشیده شود، روز به روز بیشتر، و اگر نه چشمه‌هایش مسدود شده و سرانجام آبش خشک خواهد شد.
اگر به گذشته دقت کنیم، متوجّه می‌شویم که مردم در آن زمان بیشتر قربانی ذبح می‌کردند، زیرا همچنان که مردم امروزه نسبت به نماز و روزه و حج و غیره سست و بی‌تفاوت شده‌اند در قربانی کردن نیز میل و رغبتی از خود نشان نمی‌دهند. در قرن اوّل اسلام، حالت مسلمین چنین بود، که هر نفر صد شتر یکجا قربانی می‌کرد. چنان که یک بار آن حضرت -صلی الله علیه وسلم- صد شتر یکجا در میدان منی قربانی (ذبح) کردند.
اگر به دقّت به این مسأله توجه کنیم، پی می‌بریم که با این کثرت قربانی در دنیای اسلام، باز هم کمبود گوشت و حیوان مخصوص قربانی احساس نمی‌شود، یا افزایش قیمت آن بسیار ناچیز می‌باشد.

در حال حاضر که اغلب مردم در عباداتی همچون نماز، روزه و غیره غفلت می‌ورزند افراد زیادی هستند، که بر آن‌ها قربانی واجب است، امّا قربانی ذبح نمی‌کنند!
اگر شخصی مدّعی شود که کمبود حیوان قربانی به خاطر این است، که تعداد زیادی از آن‌ها در ایام عید قربان ذبح می‌شوند، نه تنها واقعیت ندارد بلکه دروغ محض است. زیرا در این عصر کشورهایی هستند که مردم آنها اصلاً قربانی ذبح نمی‌کنند، امّا باز هم گوشت در آن کشورها نسبت به کشورهایی که در آن‌ها قربانی ذبح می‌شود، کمیاب تر و گران تر است.
اگر می‌خواهید این موضوع را تحقیق کنید اهل شهری را در یک سال از قربانی باز دارید و بعد مدّتی ببینید از نظر اقتصادی چه اثر سودمندی به اهل آن شهر می‌رسد و چه اندازه قیمت گوشت، شیر و روغن پایین می‌آید، امّا هیچ مملکت اسلامی به انجام این کار حاضر نخواهد شد. حالا به عنوان مثال کشور هندوستان را نگاه کنید، که قربانی گاو در آنجا ممنوع است، امّا با این وصف، آیا کسی مشاهده کرده که گاوها به سبب کثرت، در کوچه‌ها و خیابان‌ها بگردند؟ یا به سبب کثرت گاو، شیرها در جوی‌ها روان، یا حداقل روغن ارزان باشد؟ خیر، قبل از استقلال پاکستان هندوستان دارای صد میلیون مسلمان بود، که هر سال آن‌ها قربانی می‌کردند و انگلیسی‌ها هم روزانه صدها گاو ذبح می‌کردند، امّا باز هم در آن زمان قیمت گوشت و شیر از امروز ارزان‌تر و تعداد گاوها بیشتر بود!
امّا اگر در هندوستان تا چندین سال کشتن گاو به کلّی ممنوع شود، احتمال این می‌رود که بعد از مدّتی گاو در آنجا بسیار کمیاب باشد.
خوانندگان محترم! چندین سال قبل که اسب وسیله‌ی سفر و جهاد بود، به کثرت موجود بود. امّا امروزه که وسایل حمل و نقل پیشرفته جای آن‌ها را گرفته و نسبت به گذشته خیلی کمتر از آن‌ها استفاده می‌شود تعدادشان بیشتر و قیمت‌شان ارزان‌تر شده! یا برعکس، تعدادشان به سبب عدم نیاز مردم کمتر و قیمت‌شان گران‌تر شده است!
باید یقین داشت که حکمت خداوندی از فهم و درک و دانش انسان بالاتر است. ای کاش مسلمین جهان در مورد فضایل و محاسن قربانی می‌اندیشیدند و قربانی را یک رسم مذهبی نمی‌پنداشتند، بلکه آن را سنّت ابراهیمی -علیه السلام- می‌دانستند، تا این که قوّت در ایمان و عمل‌شان به وجود می‌آمد و برکات اخلاص را به چشم خود مشاهده می‌نمودند. همچنان که در هر عبادتی علاوه بر ثواب، اثرات مخصوص دیگری از جمله: (تواضع و فروتنی در نماز، پاک شدن قلب از حبّ مال در زکات، و ازدیاد محبّت خداوندی از روزه وحج) به ودیعه گذاشته شده در قربانی هم قوّت ایمان و اخلاق، عزم و همّت در اعمال نیز به ودیعت نهاده شده است.

قربانی بر چه کسی واجب است؟


مسأله: شخصی که (مرد یا زن)، دارای طلا یا نقره، یا لباس‌های اضافه از سه دست (دوخته یا ندوخته)، یا فرش و ظروف اضافی از نیازهای ضروری، یا کالای تجارتی یا منزل و خانه‌ی زاید از نیاز مسکونی خویش، یا زمین‌هایی که به عنوان سرمایه استفاده می‌شود و یا وجوهاتی که به عنوان مضاربه و طلب در دست دیگران باشد، در صورتی که قیمت آن یا قیمت مجموع آن‌ها به اندازه‌ی نصاب تعیین شده باشد؛ قربانی بر چنین فردی واجب می‌گردد.

مسأله: زن اگر جهازیه‌ای که در خانه‌ی شوهر دارد و شوهر توانگر است و به آن نیازی نداشته باشد، در صورتی که به حدّ نصاب شرعی یعنی بیست مثقال طلا برسد، قربانی بر او واجب می‌شود.

مسأله: کسانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند(پسر یا دختر) در صورتی که از طریق حقوق یا کار، پیشه، ارث و غیره دارای توان مالی باشند، قربانی بر آنها واجب است.

مسأله: کسی که بر او صدقه فطر واجب است، ذبح قربانی نیز واجب می‌باشد. اگر این اندازه مال ندارد که بر او صدقه فطر واجب گردد، ذبح حیوان قربانی نیز واجب نمی‌گردد، البتّه اگر با وجود آن باز هم قربانی کند، موجب اجر زیادی می‌گردد.

مسأله: قربانی بر هر فرد مسلمان عاقل، بالغ و مقیم، که در ملکیت او بیست مثقال شرعی طلا (معادل ۸۷/۴۷۹ گرم) یا مالی دیگر، که قیمتش به اندازه برسد و مازاد از احتیاجات ضروری وی باشد برابر است که آن مال، زیورات باشد یا مال تجارت یا اثاث منزل، که زاید از مورد نیاز باشند، یا اینکه آن شخص دارای دو منزل باشد، که یکی از آنها اضافی باشد و .... در همه‌ی این صورت‌ها قربانی بر او واجب است.

مسأله: گذشتن سال بر کسی که صاحب نصاب باشد در مسأله قربانی شرط نیست. بر شخص نابالغ و دیوانه اگرچه صاحب نصاب باشند، باز هم قربانی واجب نیست! همچنین بر سرپرست آنها ضروری نیست که از طرف آنها قربانی کند. کسی که مطابق با قواعد شریعت اسلامی مسافر باشد، بر او هم قربانی واجب نیست.

مسأله: اگر شخصی قبل از مردن وصیت کرده باشد، که از جانب من قربانی کنید و این قدر سرمایه داشته باشد، که از یک سوم مالش بتوان قربانی خریداری نمود، در این صورت قربانی کردن از طرف متوفّی واجب است.

مسأله: بر هر فرد لازم است که فقط از جانب خود قربانی کند، عوض بچّه‌ها قربانی کردن واجب نیست، حتّی اگر شخصی بچّه‌ای نابالغ داشت، هرچند توانگر باشد باز هم بر پدر واجب نیست که عوض او از اموال خود یا از بچّه قربانی کند، اگر شخصی عوض بچّه‌ی نابالغ خود قربانی کند خوب است، البتّه از اموال خودش قربانی کند نه از اموال بچّه‌اش.

مسأله: اگر شخص فقیری که بر وی قربانی واجب نیست در ایام قربانی، حیوانی را به نیّت قربانی خریداری نماید ذبح آن حیوان در ایّام عید قربان واجب می‌گردد.

مسأله: اگر کسی نذر کرده باشد که باید قربانی کند، بر چنین فردی قربانی واجب می‌گردد.

مسأله: اگر شخصی دارای دو منزل است، که از یکی برای سکونت استفاده می‌نماید و دیگری خالی است و قیمت این منزل غیر مسکونی به اندازه نصاب باشد، در این صورت قربانی بر او واجب می‌گردد.

مسأله: اگر فردی دارای دو منزل است که یکی مخصوص خودش است و دیگری را به اجاره داده است و آن منزل به اندازه نصاب تعیین شده قیمت دارد، باز هم قربانی واجب می‌باشد، امّا به شرطی که کرایه‌ی منزل تنها راه امرار معاش وی نباشد، چون در این صورت منزل اجاره‌ای از ضروریات زندگی وی محسوب می‌گردد.

مسأله: اگر شخصی دو ماشین دارد که یکی را استفاده می‌کند و دیگری زاید است، در این حالت نیز قربانی بر او واجب می‌گردد.

مسأله: شخص هر چند که ثروتمند باشد و سرمایه‌های زیادی در اختیار داشته باشد، باز هم یک قربانی بر وی واجب است.

مسأله: اگر زنی ملک و املاکی از قبیل زمین و یا چند سرقه آب در اختیار دارد که جزء مهریّه‌اش است و یا از پدر و مادرش به ارث برده و یا با سرمایه‌ی خودش خریداری نموده و زاید بر ضروریات هستند، در این موارد نیز زن باید از طرف خود قربانی کند.

وقت قربانی:


مسأله: وقت قربانی از دهم ذی الحجه (روز عید قربان) تا نزدیک به غروب دوازدهم ذی الحجه، یعنی سه روز می‌باشد. هر روزی که دلش خواست می‌تواند قربانی کند، البتّه بهترین روز برای قربانی روز اوّل سپس دو روز بعد از آن می‌باشد.

مسأله: ذبح قربانی قبل از نماز عید درست نیست! چون مردم نماز عید را که خواندند باید قربانی ذبح نمایند، البتّه اگر شخصی در روستایی قرار گرفته که آن جا خواندن نماز عید جایز نیست، می‌تواند در آن روستا پس از طلوع صبح و قبل از نماز عید قربانی خود را ذبح کند.

مسأله: اگر در شهری در چندین محل نماز عید برگزار شود، به محض این که در یک جا نماز عید خوانده شد، در هر نقطه‌ای از شهر قربانی جایز می‌شود.

مسأله: در شهرها و روستاهایی که نماز جمعه و عیدین جایز است، قبل از نماز عید ذبح قربانی جایز نیست، اگر شخصی قبل از نماز عید قربانی کند، قربانی وی درست نمی‌باشد؛ و باید دوباره قربانی کند! البته جاهایی که نماز جمعه و عیدین خوانده نمی‌شود، مردم می‌توانند بعد از طلوع صبح صادق قربانی‌های خود را ذبح کنند و اگر به سبب عذری روز اوّل نماز عید خوانده نشد، بعد از گذشتن وقت نماز عید، ذبح قربانی درست است.

مسأله: اگر شخصی قربانی خود را در روستایی بفرستد که نماز عید آن جا جایز نیست، و آن جا قبل از نماز عید ذبح شود درست است، اگر چه خودش در شهر باشد، صاحب قربانی می‌تواند بعد از ذبح، آن را طلب نموده و از گوشتش استفاده نماید.

مسأله: روز دوازدهم ذی الحجه دو روز بعد از عید قربان تا قبل از غروب آفتاب، ذبح حیوان قربانی درست است، بعد از غروب آفتاب ذبح حیوان قربانی درست نیست!

مسأله: در ایّام قربانی هر وقت دلش می‌خواهد قربانی کند فرقی نمی‌کند، حیوان قربانی را در روز ذبح کند یا در شب، البته ذبح نمودن آن در روز بهتر است.

مسأله: اگر شخصی دهم و یازدهم ذی‌الحجه دو روز اول عید قربان در مسافرت بود و روز دوازدهم ذی‌الحجه قبل از غروب آفتاب به منزل رسید، یا این که جایی پانزده روز به نیت اقامت سکونت نمود، بر او قربانی واجب است، هم چنین اگر شخصی قبلاً این اندازه مال نداشت، که قربانی بر وی واجب باشد، روز دوازدهم ذی الحجه قبل از غروب آفتاب مال‌دار شد بر شخص مذکور ذبح قربانی واجب است.

تذکّر: چون در این منطقه بر اثر عدم رؤیت ماه به خوبی، وضعیّت ماه های قمری مشتبه است؛ لذا سعی شود، که حتماً عمل قربانی در روز اوّل و دوّم (دهم و یازدهم ذی الحجه) انجام شود.

حیوان قربانی:

مسأله: قربانی بز، بز نر، قوچ، میش، گاو، گاومیش، شتر نر و ماده درست ولی از حیوانات دیگر قربانی درست نمی‌باشد.

مسأله: قربانی گاو، گاومیش و شتر حداکثر برای هفت نفر درست می‌باشد. البتّه به شرط این که تقسیم گوشت به صورت مساوی بین آن‌ها انجام گیرد و هدف ایشان قربانی یا عقیقه باشد، نه گوشت خواری، اگر سهمیه یکی از آنها کمتر باشد، قربانی هیچ یک از آن‌ها درست نمی‌باشد.

مسأله: اگر کمتر از هفت نفر گاوی یا شتری را جهت قربانی خریداری و آن را ذبح نمودند درست است و هیچ گونه اشکالی ندارد، البتّه اگر هشت نفر جهت قربانی در یک گاو شریک شوند، قربانی هیچ یک از آن‌ها جایز نمی‌باشد!

مسأله: اگر شخصی گاوی جهت قربانی به این نیت خرید، که افراد دیگر را نیز در این مورد شریک خود سازد، سپس چند نفر را شریک خود ساخت قربانی همه درست است، و اگر به این نیت خرید که تنها خودش آن را قربانی نماید و افراد دیگر را شریک نسازد، بهتر است آن گاو را تنها خودش قربانی کند، اگر افراد دیگر را شریک کرد، توجه نماید آن‌ها چگونه افرادی هستند، اگر توان‌گر هستند اشکالی ندارد ولی اگر فقیرند درست نیست چون برای قربانی خریداری شده و از جانب فقیر جنبه‌ی نذر دارد.

اگر حیوان قربانی مُرد یا گم شد و یا این که در ایّام مخصوص قربانی نشد.

مسأله: اگر قربانی شخصی گم شد، بدین خاطر حیوانی دیگر به جایش خرید، سپس اوّلی پیدا شد، توجّه نماید که اگر توانگر است، یکی از آن دو حیوان را ذبح کند، ولی اگر فقیر است باید هر دو را ذبح کند! البته پس از آن که اولی از فقیر گم شد لازم نیست دیگری بخرد ولی پس از خرید تعیین می شود.

مسأله: اگر شخصی که قربانی بر او واجب بود، در ایّام قربانی، قربانی ذبح ننمود، بعد از آن باید قیمت یک قربانی صدقه نماید، البتّه اگر برای قربانی، حیوانی را خریداری کرده بود بهتر است، که خود حیوان را صدقه نماید ولی اگر به جای صدقه دادن حیوان خریداری شده، به اندازه‌ی قیمت آن صدقه داد اشکالی ندارد.

مسأله: اگر حیوان قربانی در وقتش ذبح نشد بعد از آن باید به حالت زنده صدقه گردد، و اگر قیمتش را صدقه نمود، باز هم درست می‌باشد.

مسأله: اگر شخصی در ایّام قربانی، به سبب بی‌اطّلاعی یا غفلت یا عذری که داشت نتوانست قربانی کند، یا ایّام قربانی به اتمام رسیده بود، بر وی واجب است که قیمت قربانی را به فقرا و مساکین صدقه نماید، لیکن اگر در ایّام قربانی، قیمت حیوانی را صدقه کند قربانی وی، ادا نخواهد شد و مرتکب جرم بزرگی شده! زیرا قربانی عبادت مستقلی می‌باشد همچنان که از ادای روزه؛ نماز، واز ادای حج؛ زکات ادا نمی‌شود! از دادن صدقه هم قربانی ادا نمی‌شود. از ارشادات و تعامل نبی اکرم -صلی الله علیه وسلم- و اصحاب کرام -رضوان الله علیهم اجمعین- نیز همچنین معلوم می‌شود.

سنّ حیوان قربانی:

مسأله: اگر سنّ بز نر و بز کمتر از یک سال باشد (حتّی یک روز) قربانی آن‌ها جایز نمی‌باشد! گذشتن یک سال تمام بر آنها الزامی است (و یکی از آسان‌ترین روش‌های تشخیص بز و بز نر یک ساله این است که دارای دو دندان باشد.) البتّه اگر برّه‌ای کمتر از یک سال سن داشت ولی چنان فربه باشد، که بیننده او را یک ساله تصوّر کند، قربانی آن، جایز است.
لازم است سنّ گاو و گاو میش دو سال و سنّ شتر پنج سال کامل باشد. اگر سنّ حیوانی، کمتر از آنچه ذکر شد باشد قربانی آن، جایز نمی‌باشد.
اگر فروشنده‌ی حیوان بگوید، یک سال این حیوان به پایه تکمیل رسیده و حالات ظاهری حیوان قول او را تصدیق کند، بر قول او اعتماد کردن جایز است.

روش سنّت در قربانی

مسأله: چون شخص می‌خواهد حیوان قربانی خود را ذبح نماید، نخست باید آن را رو به قبله بخواباند و این آیه را بخواند: (اِنّی وَجَّهتُ وَجهِیَ لِلّذِی فَطَرَ السَّموَاتِ وَالارضَ حَنِیفاً وَ مَا اَنَا مِنَ المُشرِکِینَ اِنَّ صَلاَتِی وَ نُسُکی وَ مَحیَایَ وَ مَمَاتِی لِلّه رَبِّ العَالَمِینَ، لاَ شَرِیکَ لَه وَ بِذَلکَ اُمِرتُ وَ اَنَا اَوّلُ المُسلِمین) سپس بسم الله والله اکبر گفته و حیوان قربانی را ذبح نماید و بعد از ذبح نمودن این دعا را بخواند: (اللّهُمَّ تَقَبَّلهُ، مِنِّی کَمَا تَقَبَّلتَ مِن حَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ وَ خَلِیلِکَ اِبرَاهِیمَ عَلِیهِمَا الصّلاَهُ وَالسّلام).

مسأله: هنگام ذبح حیوان قربانی به زبان نیت کردن و دعا خواندن ضروری نیست. اگر شخصی فقط در دل نیت داشت که من قربانی ذبح می‌کنم و به زبان چیزی نگفت بلکه فقط بسم الله و الله اکبر بگوید و حیوان قربانی را ذبح نماید باز هم قربانی وی درست می‌باشد. البتّه خواندن دعاهای مذکور بهتر است.

بیان عیب‌هایی که به واسطه‌ی آن‌ها قربانی کردن حیوان جایز نیست.

مسأله: حیوان قربانی اگر به اندازه‌ای لنگ باشد که با سه دست و پا راه رفته و یکی از آن‌ها را اصلاً نتواند بر زمین بگذارد یا آن را بر زمین گذاشته البتّه نمی‌تواند با آن راه برود، قربانی کردن آن درست نمی‌باشد، امّا اگر بر زمین گذاشته و به حالت لنگی راه می رود قربانی آن درست است.

مسأله: اگر حیوانی چنان لاغر باشد که استخوانش اصلاً مغز نداشته باشد قربانی آن درست نیست، اگر لاغری آن حیوان به این اندازه نرسد آن وقت قربانی کردن آن درست می‌باشد، البتّه قربانی حیوان چاق و فربه بهتر است.

مسأله: قربانی کردن حیوانی که اصلاً دندان ندارد درست نمی باشد. ولی اگر دندان‌هایش به حدّی باشد که بتواند با آن‌ها بچرد و علف بخورد، قربانی آن حیوان درست است.

مسأله: قربانی کردن حیوانی که اصلاً گوش ندارد جایز نیست ولی اگر گوش دارد البته بسیار کوچک‌اند (در عرف ما به چنین حیوانی کُر می‌گویند) اشکالی ندارد.

مسأله: قربانی کردن حیوانی که از ابتدا شاخ نداشته باشد، یا داشته باشد امّا از وسط شکسته باشد جایز است، البته اگر از بیخ کنده شود، که اثر آن به مغزش رسیده باشد قربانی آن جایز نیست.

مسأله: قربانی کردن خصی (حیوانی که اخته باشد) جایز بلکه افضل است.

مسأله: قربانی کردن حیوانی که به بیماری خارش مبتلا است درست است، البتّه اگر به علّت آن بسیار لاغر شده و اثر گرگی به گوشت سرایت کرده باشد آن وقت درست نمی‌باشد.

مسأله: اگر شخصی حیوانی جهت قربانی خرید، سپس آن حیوان چنان معیوب شد که قربانی کردن آن جایز نمی‌شد، باید عوض آن، حیوانی دیگر خریداری و ذبح نماید، البتّه اگر آن شخص فقیر است و بر آن قربانی واجب نیست آن وقت برایش ذبح همین قربانی درست است!

مسأله: اگر حیوان قربانی کور باشد، باید توجّه شود که اگر یک سوم یا بیشتر بینایی چشم آن از بین رفته باشد قربانی آن حیوان جایز نیست، در غیر این صورت جایز می‌باشد، و اگر یک سوم گوش یا دم حیوانی یا بیشتر از آن بریده شده باشد قربانی آن جایز نیست، در غیر این صورت جایز می باشد.

مسأله: قربانی حیوانی که پستانش قطع شده یا خشک شده یا چنان معیوب است که بچه‌اش نمی‌تواند از آن شیر بمکد، جایز نمی‌باشد.

مسأله: قربانی کردن گوسفندی که از مادرزاد یک پستان داشته باشد یا به علت بیماری یک پستانش از بین رود، یا سر پستان‌هایش قطع شده باشد، جایز نیست.

مسأله: قربانی کردن گاو، یا شتری که یکی از چهار پستانش از بین رفته و یا شیرش خشک شده جایز، و اگر دو پستانش از بین رفته و یا شیرشان خشک شده، جایز نمی‌باشد.

مسأله: قربانی کردن حیوانی که گوشش از طول یا عرض پاره شده باشد، درست است به شرط آن که یک سوم یا بیشتر قطع نشده باشد.

اگر نذر کرد که قربانی کند:

مسأله: اگر شخصی گفت چون فلان حاجتم برآورده شود، حیوانی قربانی خواهم کرد، اگر آن حاجتش برآورده شد باید حیوانی، قربانی کند، فرقی نمی‌کند ثروتمند باشد یا فقیر، و در چنین صورتی باید تمام گوشت آن قربانی را صدقه نماید، نه خودش از آن بخورد و نه به توانگران جهت خوردن دهد، اگر مقداری از آن گوشت را خودش بخورد یا به توانگران داد، باید همان اندازه دوباره صدقه نماید!

قربانی نمودن از جانب دیگران

مسأله: در قربانی نیابت جایز است، یعنی اگر بر شخصی قربانی واجب بود و فرد دیگری از طرف وی با اجازه یا دستورش قربانی نمود، جایز بوده و هیچ اشکالی ندارد. امّا اگر بدون اجازه‌ی فرد مذکور قربانی کرد، این قربانی از طرف او پذیرفته نمی‌شود.

مسأله: انسان موظف نیست، از سوی فرزندانش قربانی کند، اگر فرزندان فردی ثروتمند بودند خودشان باید با هزینه شخصی خود قربانی نمایند.

مسأله: بر شوهر لازم نیست که برای همسرش قربانی کند، امّا اگر همسرش دارای مال و ثروت است، شوهر باید در تهیّه و خریداری قربانی به او کمک کند.

مسأله: اگر شخصی به میل و رغبت خود، برای ایصال ثواب به کسی که فوت شده قربانی کند، آن شخص می‌تواند از آن گوشت هم خودش بخورد، و هم به دیگران بخوراند و هم قسمتی را برای خود ذخیره نماید. حکم آن مانند حکم قربانی خودش می‌باشد.

مسأله: اگر میّت جهت قربانی وصیّت نموده بود، که از ترکه‌ی من برایم قربانی کنند و مطابق با وصیّت او از مالش قربانی کردند، آن وقت صدقه نمودن تمام آن گوشت واجب می‌باشد!

مسأله: اگر شخصی عوض شخص دیگر و در غیاب وی و بدون اجازه‌اش قربانی کند، آن قربانی از طرف او ادا نمی‌شود. حتّی اگر در سهمی از گاوی، فرد غایب را بدون اجازه‌اش سهیم سازد! قربانی هیچ یک از دیگران هم درست نمی‌باشد!

گوشت قربانی:

مسأله: گوشت قربانی بهتر است که به سه قسمت تقسیم شود، یک قسمت برای اهل منزل و یک قسمت برای دوستان و خویشاوندان و یک قسمت به فقرا و مساکین داده شود. شخصی که فرزندان زیادی دارد و خانواده‌اش نسبت به دیگران محتاج‌تر هستند اگر تمام گوشت قربانی را برای مصرف خود نگه دارد اشکالی ندارد. فروختن گوشت قربانی مطلقاً حرام است.

مسأله: اگر هفت نفر در گاوی که شریک بودند با هم توافق کردند که تمام گوشت آن حیوان را میان فقرا تقسیم نمایند، یا تمام گوشت‌ها را پخته و به مستمندان بخورانند اشکالی ندارد. دادن گوشت قربانی به کفّار هم درست است! به شرطی که واسطه‌ی آن مزدی دریافت نشود.

مسأله: اگر هفت نفر جهت قربانی گاوی، با هم شریک شدند، بعد از ذبح نمودن نباید گوشت آن را تخمینی بین خود تقسیم نمایند بلکه باید به خوبی با ترازو به طور مساوی و وزن تقسیم نمایند. زیاد و کم کردن گوشت گناه است! البتّه اگر به بعضی قسمت‌ها، که به اعتبار گوشت کمتر داشت کلّه و غیره افزودند، که به اعتبار وزن، از قسمت‌های دیگر بیشتر و به اعتبار مرغوبیّت بهتر نبودند باز هم اشکالی ندارد.

پوست قربانی

مسأله: پوست حیوان قربانی باید صدقه نماید یا در صورت فروختن پولش را به شخصی بدهد که مستحق زکات می باشد. اگر کسی پوست حیوان قربانی را فروخت، باید همان پولی را که گرفته صدقه نماید، اگر آن را تبدیل به غیر نمود گنهکار می‌باشد.

مسأله: به مصرف رساندن قیمت پوست قربانی در مسجد یا در امور خیریه جایز نیست! بلکه باید به مستحق آن داده شود.

مسأله: اگر فردی از پوست قربانی خود جهت استفاده، سفره، غربال، کیسه و یا مشک ساخت درست است و استفاده از آنها برای او جایز می‌باشد، ولی اگر پوست قربانی را فروخت خودش نمی‌تواند آن پول را مصرف نماید و صدقه کردن آن واجب است. فروختن پوست قربانی بدون نیت صدقه به هیچ وجه جایز نمی‌باشد.

مسأله: دادن گوشت، چربی و پوست حیوان قربانی به قصّاب به عنوان دستمزد درست نمی‌باشد! باید دستمزد او را از جانب خود بپردازد.

مسأله: پوست قربانی حکم گوشت را دارد، یعنی همان طور که دادن گوشت قربانی به ثروتمند و یا فرزند خودش جایز است، بخشیدن پوست قربانی نیز به این افراد درست است و اشکالی ندارد.

مسأله: دادن قیمت پوست قربانی به عنوان دستمزد جایز نیست، زیرا صدقه نمودن آن واجب است. بهترین محلّ مصرف پوست قربانی، حوزه های علمیّه و ائمه‌ی مساجد می‌باشند. زیرا در این صورت، هم ثواب صدقه را دارد و هم از بزرگ‌ترین راه‌های خدمت برای احیای علوم دینی است، البته دادن پوست قربانی به عنوان حقوق مدرسین، ائمه‌ی مساجد و خادمین جایز نیست.

قربانی حیوان آبستن:

مسأله: قربانی حیوان آبستن هم درست است، اگر بچه‌اش زنده بیرون آمد باید همراه مادرش ذبح گردد.

مسأله: اگر از حیوان قربانی قبل از ذبح، بچه‌ای متولد شد، یا هنگام ذبح از شکمش زنده بیرون آمد، در هر دو صورت ذبح آن بچه همراه مادرش لازم است.

آداب قربانی

مسأله: اگر صاحب قربانی حیوان قربانی را به دست خود ذبح کند بهتر است، ولی اگر نتواند، جهت ذبح به دیگری امر نموده و خودش همانجا بایستد، اگر زنی به علت رعایت حجاب نتوانست آنجا حاضر شود اشکالی ندارد.

مسأله: جمع آوری حیوان قربانی چند روز قبل از فرا رسیدن ایام قربانی مستحب و کار پسندیده‌ای می‌باشد.

مسأله: دوشیدن شیر و یا چیدن پشم و موی حیوان قربانی قبل از ذبح آن جایز نیست! اگر کسی این کار را کرد، باید آن شیر و پشم را؛ و در صورت استفاده به اندازه قیمت آن صدقه بدهد، اما شخص بعد از قربانی می‌تواند از پشم، مو و یا اجزای دیگر حیوان قربانی استفاده نماید، چون در این صورت حکم گوشت حیوان را دارد البته نفروشد.

مسأله: شخص باید قبل از ذبح چاقو را در جایی، که در محل دید حیوان نباشد، خوب تیز کند، و همچنین باید از ذبح حیوان در مقابل چشمان حیوان دیگر پرهیز شود.

مسأله: برای پوست کردن حیوان بعد از ذبح نباید عجله کرد، بلکه باید صبر کرد، تا بدن حیوان به طور کامل سرد شود.

مسأله: حیوان قربانی را هنگام ذبح کردن باید آهسته بخواباند.

مسأله: هر آن‌چه با حیوان قربانی همراه باشد. حتی ریسمان (مهار) و پارچه‌ی پشت شتر نیز باید صدقه گردد.

مسأله: اگر زنی می‌خواست حیوان قربانی خود را به دست خودش ذبح کند هیچ اشکالی ندارد، اما به خاطر عدم مهارت و نیز دل رحمی و شفقت زیاد بهتر است که ذبح قربانی را به کسی دیگر بسپارد.

تذکر برخی از کوتاهی‌ها:

مسأله: برخی با وجود ضعف مالی و عدم استطاعت فقط به خاطر این که در جلوی خویشان یا آشنایان شرمنده و خجالت زده نباشند، به هر نحوی اقدام به قربانی می‌کنند! باید در نظر داشت قربانی کردن تنها به نیت خودنمایی و تظاهر (غیر از کسب رضایت و پیروی از دستور خداوند) درست نمی‌باشد.

مسأله: بسیاری از افراد تنها به نیت گوشت خوردن قربانی می کنند! باید بدانیم که اگر کسی از قربانی، نیت عبادت و اجرای حکم را نداشته باشد، از ثواب محروم می گردد، و اگر همین افراد با کسی در حیوانی مانند گاو و شتر شریک شوند، قربانی هیچ کدام جایز نخواهد بود!

مسأله: برخی فکر می‌کنند که اگر در خانه‌ای تنها یک قربانی شود کافی است، بنابراین یک سال از طرف خود و سال دیگر از طرف همسرشان و سال های آینده را از جانب هر یک از فرزندان شان قربانی می‌کنند. خوب به خاطر بسپارید که بر هر فردی که صاحب نصاب باشد، به طور جداگانه قربانی لازم است. به عنوان مثال: اگر زن و شوهر هر دو صاحب نصاب هستند، باید دو حیوان قربانی کنند! به همین ترتیب فرزندانی که ثروتمند هستند باید جداگانه قربانی کنند.

مسأله: بعضی تصوّر می‌کنند، که قربانی در عمر یک مرتبه لازم است! باید دانست که این برداشت اشتباه است و همان طور که صدقه فطر و زکات هر سال لازم است، قربانی نیز (در صورت صاحب نصاب بودن) هر سال واجب می باشد.

متفرقات:

مسأله: اگر کسی دامدار است و یکی از گوسفندانش را برای قربانی کردن تعیین کرد امّا بعد به علّتی از قربانی نمودن آن حیوان منصرف شد و یکی دیگر را انتخاب کرد، اشکالی ندارد.

مسأله: رگ‌هایی که بریدن آنها هنگام ذبح لازم و ضروری هستند چهار تا می‌باشند. حلقوم (مجرای تنفس)، مری(مجرای طعام) و دو رگ مجرای خون که در دو طرف گردن قرار دارند. هنگام ذبح باید کوشش شود که هر چهار رگ بریده شوند، اگر اکثر آن‌ها بریده شدند باز هم حیوان ذبح شده حلال، در غیر این صورت حرام می گردد.

مسأله: آن‌چه خوردن آن‌ها از حیوان ذبح شده درست نیست عبارتند از:
۱- خون مسفوح (جاری)
۲- ذَکَر (آله ی تناسل حیوان)
۳- خصیتین
۴- قُبُل (فرج حیوان ماده)
۵- غدّه (که شامل حرام مغز نیز می‌شود)
۶- مثانه
۷- مراره (کیسه صفرا)