فرازی از سخنان شیخ الاسلام در مراسم نماز جمعه زاهدان
#انگیزشی
🔻فرازی از سخنان شیخ الاسلام در مراسم نماز جمعه زاهدان
🔹بدترین انسان، عالِم و مسئولی است که دروغ بگوید
مولانا عبدالحمید بر لزوم «عملگرایی» تاکید کردند و گفتند: عملگرا باشیم و به جای شعار، عمل کنیم. بسیار بد است که انسان حرف بزند و عمل نکند. مخصوصا الله تعالی از علما و معتمدین و ریشسفیدان و مسئولین که خداوند آنها را با پست و مقام و علم و عزت و مسئولیت آزمایش کرده است بیشتر انتظار دارد که حرف راست بزنند و دروغ نگویند. بدترین انسان نزد الله تعالی آن عالم و مسئولی است که دروغ بگوید. خداوند نعمت علم و مقام را داده است؛ آیا شکر نعمت همین است که دروغ بگویید؟ این امر نارضایتی خدا را تشدید میکند. اگر حرفی زدیم سعی کنیم دوبرابر آن عمل کنیم؛ این خدا را خشنود میکند.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر عمل به نجات ما نشتابد، حرف و نسب و نژاد و آقازدگی و بزرگزادگی ما را نجات نمیدهد. نجات در یکرنگی و صداقت و عمل است. بسیاری گمان میکنند آقازاده و عالِمزاده و سید و از خاندان انبیا هستند و این آنها را نجات میدهد، درحالیکه اگر ایمان نباشد نسب انسان را روز قیامت نجات نمیدهد و برای شخص هیچ نفعی ندارد. وقتی حضرت نوح علیهالسلام به الله تعالی گفت که خدایا! پسرم در آب غرق میشود و تو وعده کردی که اهل من را نجات میدهی. الله تعالی حضرت نوح را به شدت مورد عتاب قرار داد و خطاب به ایشان فرمود: «يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ» [هود: 46] ای نوح من تو را نصیحت میکنم که از جاهلان نباش. فزرندت ناصالح است و فرزند ناصالح نمیتواند فرزند پدر صالح باشد. حضرت نوح علیهالسلام دچار لغزش شد، فورا از الله تعالی معذرت خواست که مرا ببخش و اگر مرا نبخشی دچار نقصان و خسارت میشوم. الله تعالی هم ایشان را بخشید.
ایشان ابراز داشتند: هیچ انسانی در دنیا از لغزش مستثنا نیست. حتی پیامبران اولوالعزمی مانند حضرت نوح علیهالسلام و حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم لغزیدهاند. چنانکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم روزی با بزرگان و سران مکه در حال صحبت بود. حضرت عبدالله بن ام مکتوم رضیاللهعنه که نابینا بود وارد مجلس شد و چون نمیدید که چه کسی در مجلس حضور دارد، از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سؤالی پرسید. چهرۀ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم ترش شد که او مسلمان و صالح و خودمانی است، چرا الآن سؤال کرد و رشتۀ کلام را از بین برد. خداوند متعال رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم را مورد عتاب قرار داد و فرمود: «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى» [عبس: 1-4] چرا چهرهات را ترش کردی؟ بعد از نزول این آیات وقتی آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم حضرت عبدالله بن ام مکتوم را میدید به احترام او بلند میشد و میفرمود او کسی است که الله تعالی مرا در رابطه با او مورد عتاب قرار داد. لذا بین ما برخی رئیس و مسئول هستند، اما برای خدا همه یکی هستند؛ همه بندۀ خدا هستند.
مولانا عبدالحمید در پایان این بخش از سخنانشان تاکید کردند: صداقت و راستگویی مهم است. باید به حرف و وعدۀ خود عمل کنیم. اگر نمیتوانیم عمل کنیم نباید حرف بزنیم و وعده بدهیم و برای مردم توقع و انتظار ایجاد کنیم. وقتی کسی حرفی بزند و وعدهای بدهد توقع ایجاد میشود و وقتی توقع برآورده نشود سبب ناراحتی الله تعالی و انسانها میشود.
کسی که کتاب فقهی نوشت! فقیهی که هم قضاوت کرد! هم تفسیر قرآن نوشت! هم فیلسوف بود! هم پزشکی میکرد! و هم در ریاضیات ماهر بود! هم ادیب و بلاغت ادبی اعلی داشت و شعر سرود و هم در باب نجوم رساله نوشت! هم در فیزیک از قوانین حرکت قبل نیوتن سخن گفت!
نام وی:


وطن نیاکان حضرت مولانا از روستای سهارنپور هندوستان می باشند. وی در 20 شعبان سال 1314 ه.ق چشم به جهان گشود. پدر بزرگش او را محمد مبین نام گذاشته بود اما چون پدر محترمش حضرت مولانا محمد یاسین ولادت او را به مرشدش مولانا رشید احمد گنگوهی اطلاع داد وی محمد شفیع را برایش انتخاب نمود
