مدرسه دینی دارالقرآن والسنة روستای فرزنه

قالَ الامامُ الشافعیُ : العِلمُ لا یُعطیکَ بَعضَه حتّی تُعطِیَهُ کُلَّکَ

توهین بی شرمانه مستقل‌آنلاین به اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ و مسلمانان مجاهد و مقاوم غزه

شنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۴


توهین بی شرمانه مستقل‌آنلاین به اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ و مسلمانان مجاهد و مقاوم غزه

به گزارش انواروب، کانال تلگرامی روزنامه مستقل (مستقل آنلاین) (https://t.me/mostaghelonline/110849)با سردبیری علی نظری در اقدامی وحدت‌شکن و تفرقه‌انگیز اقدام به نشر مطلبی توهین‌آمیز علیه حضرت خالد بن ولید ـ رضی الله‌عنه ـ صحابه بزرگوار رسول خدا ـ صلی‌الله علیه و‎سلم ـ و مسلمانان مجاهد و مقاوم غزه و فلسطین نموده است.

این کانال با ابراز خوشحالی از خبر تخریب مسجد حضرت خالدبن ولید رضی الله عنه در نواز غزه توسط رژیم جنایتکار اسرائیل، این خبر را با تیتری دروغین و توهین آمیز بازنشر کرده است.

🔺 کانال مذکور با اشتراک‌گذاری فیلم تخریب مسجد خالدبن ولید در غزه (توجه بفرمایید که آرامگاه حضرت خالد در غزه نیست، بلکه مسجدی به نام حضرت خالد بن ولید در غزه است و توسط اشغالگران تخریب شده است.) با تیتر (گور خالدبن ولید در غزه توسط ارتش اسرائیل نابود شد) منتشر کرده و در توضیح این خبر، ادعاهایی بی اساس و دروغین مطرح کرده است.

🔺 این کانال نوشته است: «خالد بن ولید را می‌شناسید؟ جلادی که به فرمان او در یک شبانه روز هفتاد هزار ایرانی گردن زده شدند! خالد بن ولید فرمانده سپاه اعراب در جنگ با ایرانیان، قسم خورد که اگر شهر را فتح کنم، جوی خون راه می‌ندازم، و با این خون، گندم آسیاب می‌کنم، و آز آن نان می‌خورم!
بیست هزار ایرانی را در یک روز سر بریدند تا جوی خون راه بیوفتد، ولی چون خون جاری نمیشد، یکی از یاران خالد به او گفت؛ همه جهانیان را نیز گردن بزنی خون جاری نخواهد شد، پس بهتر است خون آنان را با آب درآمیزی... ‌ پس خالد دستور داد که اسیران را بیاورند و در رود گردن زدند، و سه روز لشگر هشتاد هزار نفری اعراب وحشی با آسیابی که از خون ایرانیان تهیه شده بود، نان می‌خوردند!!

این کانال جسارت را از این فراتر برده است و مسلمانان مجاهد و مقاوم غزه را بت‌پرست و مساجد آن را بتکده نامیده و نوشته است: «امروز "خالد بن ولید" برای فلسطینیان از چنان عزت و احترامی برخوردار است که بت کده را بنام او نامگذاری میکنند!»

اما اصل ماجرا چیست و آیا حضرت خالدبن ولید دست به چنین اقدامی در ایران زده است؟
این روایت کذایی را ابن جریر طبری در تاریخ خود معروف به «تاریخ طبری» به نقل از سیف بن عمر آورده است.

در جلد چهارم تاریخ طبری که توسط «ابوالقاسم پاینده» ترجمه شده است، در مبحث نبرد «اُلّیس» می‌خوانیم:
«جاپان، عبدالاسود و ابجر را برد و پهلوی سپاه گماشت. جنگی سخت افتاد... خالد گفت: خدایا نذر می‌کنم اگر بر آنها دست یافتم، چندان از آنها بکشم که خون‌هایشان را در رودشان روان کنم.
آنگاه خداوند عز و جل مغلوب مسلمانان‌شان کرد و خالد بگفت منادی وی میان مردم ندا دهد: «اسیر بگیرید، اسیر بگیرید. هیچ کس را نکشید مگر مقاومت کند.» سواران گروه گروه از آنها را به اسارت گرفته بودند، می‌آوردند و خالد کسانی را معین کرده بود که گردنشان را در رود می‌زدند و یک روز و شب چُنین کرد.
اما قعقاع و کسانی همانند وی گفتند: «اگر مردم زمین را بکشی خونشان روان نشود... آب بر آن روان کن تا قسم خویش را به انجام برده باشی» بر رود آسیابها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود، قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند، آرد کردند.» (طبری، ابن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، جلد 4 ، صفحه 1493 و 1494)
این، خلاصه‌ای از روایت طبری در مورد اتفاق مذکور است.

اما آیا صرف بودن یک روایت در کتب تاریخ دلیل بر صحت آن است؟

برای یافتن پاسخ این سوال بهتر است به خودِ کتاب تاریخ طبری مراجعه کنیم. ابن جریر در صفحه پنجم جلد اول تاریخ خود می‌گوید:
«بینندۀ کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آورده‌ام و گفته‌ام بر راویان بوده است و نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندکی، که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متاخران تواند رسید، نه استدلال و نظر، و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست و خواننده عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیح نداند از من نیست. بلکه از ناقلان گرفته‌ام و همچنان یاد کرده‌ام.» (https://anvarweb.net/) (طبری، ابن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، جلد 1، صفحه5)
این، نظر خود طبری در مورد کتاب اوست. اینکه تمام نوشته‌های کتاب او الزاماً صحیح و مورد اعتماد نیست، بلکه او هر چه را از دیگران شنیده، بدون توجه به صحت و سقم و راست و دروغ آن، نقل کرده است.

دارالقرآن و السنة فرزنه, [29/06/1404 01:13 ب.ظ]
حال ببینم نظر محققین در مورد روایات طبری و خصوصا روایت مذکور چیست؟
(https://anvarweb.net/)خوشبختانه تاریخ طبری از آنجا که برای تاریخ‌نویسان و محققین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، روایات آن تخریج شده و به دو قسم «صحیح» و «ضعیف» تحت عنوان «صحیح تاریخِ الطبری» و «ضعیف تاریخِ الطبری» تقسیم بندی شده است.
ما ابتدا نگاه می‌کنیم که آیا این روایت در قسمت «صحیح تاریخ طبری» وجود دارد یا خیر.
در صحیح تاریخ طبری و در بحث «نبرد اُلّیس» هیچ خبری از این روایت عجیب نیست. حال آنکه این روایت در جلد 8 ضعیف تاریخ طبری با شرح و بسط بین صفحات 114 تا 117 آمده است.

▫️اما چرا این خبر ضعیف است؟

راوی این خبر «سیف بن عمر» است و به گفته محققین روایات سیف بن عمر غیر قابل استناد است.
در کتاب «تهذيب الكمال فی اسماء الرجال» که یکی از مهمترین کتب رجال است در مورد سیف بن عمر آمده است:
سیف بن عمر تمیمی بُرزُجی:

▪️یحیی بن معین در موردش می‌گوید: راویاتش ضعیف است. به پشیزی هم نمی‌ارزد.
ابوحاتم می‌گوید: روایاتش ترک شده است.
▪️ابوداوود می‌گوید: روایاتش ارزشی ندارد.
▪️امام نسائی و دارقطنی در موردش می‌گویند: ضعیف است.
▪️ابوحاتم حبان می‌گوید: روایات دروغ را نقل می‌کند.
▪️حتی برخی گفت‌اند: خودش روایت درست می‌کند.
▪️ابن حبان و حاکم نیشابوری می‌گویند: سیف بن عمر متهم به الحاد و بی‌دینی بوده است.
(المزي، جمال الدين، تهذيب الكمال فی اسماء الرجال، صفحات 326 تا 327 )


🔴 حال قضاوت با شما، آیا می‌شود بر روایت چین کسی اعتماد کرد و به آن استناد جُست؟


پیامی به مردان خردمند و آینده‌نگرروستای فرزنه

شنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۴

همسران و دختران شما، گنجینه‌های پنهان امت

ای مردان غیور و پدران مسئول، ای محافظان حریم خانواده، آیا به راستی به تمامی ظرفیت‌ها و استعدادهای نهفته در کانون خانواده‌ی خود اندیشیده‌اید؟آیا می‌دانید که سرمایه‌گذاری بر روی علم و معرفت اعضای خانواده، برکت زندگی دنیایی و سعادت آخرتی را به ارمغان می‌آورد؟

در اهمیت علم در مکتب اسلام: پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ». طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. این فرمان پیامبر(ص) نشان‌دهنده‌ی جایگاه رفیع و تکلیف همگانی علم‌آموزی است. آیا بهترین پشتیبان برای انجام این فریضه‌ی الهی توسط همسر و دخترتان، شما نیستید؟

ای شوهرِ فهیم و آینده‌نگر! یک همسر عالم و آگاه،نه تنها کانون خانواده را با نور معرفت روشن می‌سازد، بلکه:

· همسری داناتر و مشاوری حکیم برای شما خواهد بود تا در مسیر زندگی، تصمیم‌هایی استوارتر و خردمندانه‌تر بگیرید.
· مادری دانش‌آموخته و مربیی آگاه برای فرزندان شماست که می‌تواند نسل آینده‌ی اسلام را به بهترین شکل پرورش دهد.
· وقار و عزت خانواده‌ی شما را در جامعه به واسطه‌ی مقام علمی و اخلاقی همسرتان، دوچندان می‌کند.
· برکت و رزق الهی را به سوی خانه‌ی شما جلب می‌نماید، چرا که خداوند راهِ رفته به سوی علم را گرامی می‌دارد.

ای پدرِ دلسوز و خردمند! با فراهم آوردن بستر علم‌آموزی برای دخترتان،شما:

· با ارزش‌ترین سرمایه‌گذاری را برای آینده‌ی او انجام داده‌اید؛ سرمایه‌ای که هیچگاه از بین نمی‌رود.
· مسیر سعادت و شخصیت‌سازی را برای او هموار می‌سازید تا او نه تنها برای خود، که برای جامعه‌ی اسلامی نیز مفید و سازنده باشد.
· پاسداری از دین کرده‌اید، زیرا یک زن عالم می‌تواند تأثیری ژرف بر نسل‌های آینده بگذارد.
· حامی دخترتان در مسیر کسب فضیلت و کمال هستید و پاداش این هدیه‌ی بزرگ، تا ابد جاری خواهد بود.

ما از شما، مردان خانواده، دعوت می‌کنیم: نگاهتان را فراتر از امروز بدوزید.به فکر تأمین سعادت دنیا و آخرت تمام اعضای خانواده باشید. حمایت‌های معنوی و مادی شما از عزیزانتان برای قدم نهادن در این مسیر پرافتخار، سرمایه‌گذاری در راه خدا است.

حوزه‌ی علمیه‌ی خواهران، محیطی امن، علمی و اخلاقی برای پرورش استعدادهای زنان و دختران شماست. آنان در این مسیر، معارف ناب اسلامی، اخلاق و مهارت‌های زندگی را به بهترین شکل می‌آموزند.

همین امروز، تشویق کنید و حمایت کنید. فرزندتان یا همسرتان را برای ثبت‌نام در حوزه‌ی علمیه‌ی خواهران ترغیب و همراهی نمایید.

---

متقاضیان گرانقدر می‌توانند با مراجعه به دفتر حوزه علمیه خواهران ثبت نام حضوری انجام دهند.
باشد که در پرتو علم و حمایت شما، خانواده‌هایی سرافراز و اسلامی داشته باشیم

یهودیان وصلیبیان معنای حقیقی (واعدوا لهم ماستطعتم من قوه)را فهمیده اند.

شنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۴

(و اعدّوا لهم ماستطعتم من قوّة)
يكي از تبصره كنندگان عرب نوشته است:
بعد از عربستان سعودی،قطر دومین کشور خلیجی میباشد که بودجهء بلند برای امور نظامی تخصیص می دهد.
ارتش قطر یک دستگاه کامل پدافند هوایی دارد و همچنان جنگنده های جدید دارد.
در رأس این دستگاه های دفاع هوایی جدیدترین نسخه دستگاه پاتریوت ۳-pac ساخت امریکا و دستگاه 2-NASAMS ساخت ناروی و دستگاه Rapier ساخت انگلیس و دستگاه Roland ساخت مشترک فرانسه والمان میباشد.
قطر همچنان دارای یک شبکهء پیش رفته رادارها می باشد که ستون فقرات دفاع هوایی و استخباراتی این کشور را تشکیل می دهد.
شبکه رادار AN/5-Block 132-FPS قلب شبکهء رادار قطر را تشکیل می‌دهد که این منظومه جدیدترین از نوع خود در منطقه بوده وهزینهء آن ۱.یک ملیارد دولار برآورد شده است،این رادار برای قطر این توانایی را می دهد که هر گونه پرتاب موشکی بسوی خود ویا هرگونه فعالیت هوایی بر حریم خودرا حتی دور از حریم قطر، ترصد ونظارت کند.
اما در بخش نیروی هوایی، قطر از پیش رفته ترین دولت های عرب محسوب میشود،مثلا قطر ۳۶ جت جنگی رافائل ساخت فرانسه را دارد.
و۲۴ جت جنگی یوروفایتر تایفون دارد.
و۳۷ جت جنگی اف ۱۵ دارد،بر علاوه اینکه جت های جنگی میراج ۲۰۰۰ نیز دارد.
سؤال اینجاست که با داشتن چنین سامانهٔ هوایی پیش رفته چطور قطر از کشف و خنثی سازی چنین حمله هوایی اسراییل عاجز می ماند؟
دو احتمال وجود دارد:
احتمال اول اینکه ارتش قطر مانند سائر ارتش های عرب از آمادگی و مهارت نظامی و چست و چابکی لازم و سرعت عمل برخوردار نیست و این همه ابزار نظامی فقط برای نمایش و انبار خریداری میشود.
احتمال دوم اینکه افسرانی که باید چنین وظائف را انجام دهند خریداری و یا تهدید به ترور و خطف از سوی امریکا شده باشند ویا هم خود دولت قطر در موضوع دست داشته باشد.
...
اضافهء لازم در ذیل این تبصره :
همین احتمال که ارتش قطر مانند همه ارتش های عرب وبلکه همه ارتش های ممالک مسلمان به تنبلی و ناکاری خو کرده اند وآمادگی لازم ندارند وحتی طرز استفادهء درست از سلاح های را که از خون ملت های خود خریداری می‌کنند نمی دانند، احتمال نزدیک به یقین است.
مگر این نیست که در تمام امور خورد وریزه نظامی کشورهای مسلمان مشاورین نظامی آمریکایی و غربی و یا روسی یا چینائی وجود دارد؟
مگر همین روسیه ایرانی را که صدها پهباد در جنگ اوکراین برای روسیه تحفه داد در اثنای تجاوز اسرائیل بر ایران تنها نگذاشت؟در حالیکه بیشترین تسلیحات ایران روسی میباشد.
متاسفانه بزرگترین آرزوي جنرال های ارتش های مسلمان ترفیع به درجهء مارشالی و آویختن رتبه های نظامی بر شانه و جمع پول و ساخت قصر است. مخصوصا افسران ومقامات دولت های خلیج سال را در انتظار تعطیلات تابستانی و رفتن به ممالک غربی و امریکا سپری میکنند.
افزون بر اینکه ارتش های ممالک مسلمان ومخصوصا عرب از اعتقاد اسلامی دور رفته اند، برای آنان‌ تاریخ با عظمت و اتحاد امت اموزانیده نمیشود،فقط آنچه برای آنان‌ اموزانیده میشود بیعت برای حاکمی است که مادام العمر حکمرانی می کند وکاری جز هیچ نکند.و خدمتش به دین فقط ساختن یگ مسجد بزرگ باشد،مانند مسجد بزرگ حسن ثانی و مسجد بزرگ شیخ زاید و مسجد بزرگ سیسی و غیر ذالک. در حالیکه همین ارتش اسرائیل سربازان خود را با عقیده دینی وتاریخی خود پرورش می دهد و انان را مطیع یک حاکم خاص یهودی نمی سازد بلکه انان را چنان تربیت می کند که هر سرباز اسرائیلی خود را مساوی با صدر اعظم ورئیس حکومت خود میشمارد و خود را در خدمت تک تک مردم خود می شمارد. این یهودیان وصلیبیان معنای حقیقی (واعدوا لهم ماستطعتم من قوه)را فهمیده اند.
ما مسلمانان معنای آیت (واعدوا لهم) را چنان فهمیده ایم که هر قوم آمادگی برای حذف قوم دیگر داشته باشد وهر مذهب مذهب دیگر را تحقیر کند.
لازم است ارتش‌ها و ملت ها معنای (واعدوا لهم ما استطعتم من قوه)را بدانند.
این إعداد فقط با أعداد نمی شود بلکه همه جوانب فکر وتدبیر و تعلیم را شامل میشود.
برای من جالب بود وقتی وزیر خارجهء قطر پیام دولت خود در قبال حمله امروز بر دوحه را که گفته میشود با پانزده جت صورت گرفته است می خواند طوری بی شیمه وبا لکنت می خواند که میشد حدس زد خودش باور به آنچه که "حق رد"می گوید، ندارد.
مبصرین می گویند این جت های اسرائیلی باید از قسمتی از اراضی عربستان گذشته باشند ،وقتی جت های اسرائیلی هر روز تا یمن برسند ویمن را بمباردمان کنند و حتی کابینهء وزیران یمن را شهید سازند و دولت های عربیی خلیج بشمول عربستان که بزرگترین کشور عربی در منطقهء خلیج فارس است حملات هوایی بر یمن را فقط به تماشا بنشیند و آنرا تهدید بر امنیت خود تلقی نکند دیگر چه توقعی می ماند؟.
حقیقت تلخ این است که کشورهای مسلمان کنترل حریم هوایی خود را کاملاً از دست داده اند.
#دکتر_محمدالله_صخره

آیات و احادیث در مورد حرمت شراب و مسکرات الکل

شنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۴

﴿یَسْئَلُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِنْ نَّفْعِهِمَا﴾ [بخشی از آیهٔ ٢١٩، سوره بقره] از تو دربارهٔ حکم شراب و قمار سؤال می‌کنند، بگو در آنها گناه بزرگ و فوایدی برای مردم هست و گناهشان بزرگ‌تر از نفع آن‌هاست. خلاصهٔ تفسیر حکم شراب و قمار مردم از تو دربارهٔ […]

﴿یَسْئَلُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِنْ نَّفْعِهِمَا﴾ [بخشی از آیهٔ ٢١٩، سوره بقره]

از تو دربارهٔ حکم شراب و قمار سؤال می‌کنند، بگو در آنها گناه بزرگ و فوایدی برای مردم هست و گناهشان بزرگ‌تر از نفع آن‌هاست.

خلاصهٔ تفسیر
حکم شراب و قمار

مردم از تو دربارهٔ شراب و قمار سؤال می‌کنند، بگو در (انجام دادن) این دو (کار) گناه بزرگ و فوائدی برای مردم (هم) هست و(لی) گناه آنها از نفع‌شان بزرگ‌تر است (لذا هر دو را باید ترک کرد).

معارف و مسائل

این آیه یکی از انواع پرسش‌ها و پاسخ‌هایی است که زنجیروار در این سوره بیان شده‌اند و در آن نسبت به شراب و قمار از طرف صحابه سؤال و از جانب حق تعالى جواب داده شده است. شراب و قمار از اهمیت زیادی برخوردارند. لذا راجع به حقیقت و احکام آنها قدری با تفصیل بحث می‌شود.

حرمت شراب و احکام مربوط به آن

در ابتدای اسلام شراب‌نوشی مانند بقیهٔ آداب و رسوم جاهلی عمومیت داشت. وقتی رسول خدا – صلى الله علیه وسلم – هجرت فرموده، وارد مدینه شدند، در بین مردم مدینه مانند رسوم دیگر جاهلیت شراب‌نوشی و قماربازی نیز رایج بود. عموم مردم با توجه به منافع و سود ظاهری آنها فریفته شده بودند و دیدگاهشان به مفاسد و زیان‌ها و آسیبی که در آنها بود، جلب نشده و نمی‌رسید قانون إلٰهی این است که در هر ملت و هر گوشه‌ای از جهان، بعضی افراد عاقل و هوشیار می‌باشند که با عقل و اندیشه بر خوی و سرشت چیره و پیروز می‌شوند و اگر تقاضا و خواسته‌های درونی‌شان بر خلاف عقل باشد، آن را قبول نمی‌کنند.

در این باره مقام و پایهٔ آن حضرت – صلى الله علیه وسلم – بیش از اندازه بلند و وسیع بود؛ به طوری که سرشت مبارک او از هر چیزی که احتمال می‌رفت در آینده حرام گردد، از همان نخست متنفر و بیزار بود. در میان صحابه هم چنین افرادی بودند که در زمان مباح بودن شراب هم به آن دست نزده بودند و پس از آمدن به مدینه گروهی از صحابهٔ کرام بیش از دیگران مفاسد و زیان‌های شراب را احساس کردند.

حضرت فاروق اعظم و معاذ بن جبل و چند صحابی دیگر از انصار – رضی الله عنهم – بنابر همین احساس در محضر آن حضرت – صلى الله علیه وسلم – حاضر شده و عرض کردند که شراب و قمار هم عقل انسان را از بین می‌برند و هم مال او را نابود می‌کنند، در این باره دستور و فرمان شما چیست؟ در پاسخ به این سؤال، آیهٔ کریمهٔ مذکور نازل گردید. این نخستین آیه‌ای است که در آن برای جلوگیری از شراب‌نوشی و قماربازی گام نخست برداشته شده است.

در این آیه بیان شده که در نوشیدن شراب و بازی قمار اگر چه فوائد و منافعی برای مردم وجود دارد، اما ضرر و زیان گناه آنها بسیار بیش‌تر از سود و نفع آنها می‌باشد؛ یعنی انجام آنها مفاسدی پدید می‌آید که ضرر آن بیش از نفعی است که در بر دارند. منظور از مفاسد، کارها و اعمالی است که منجر به گناه می‌شوند؛

مثلاً بزرگ‌ترین فساد در نوشیدن شراب، زوال عقل و هوش می‌باشد در صورتی که عقل اصل الاصول و پایه و اساس تمام شایستگی‌ها و شرافت و کرامت انسانی است؛ زیرا عقل تنها نیرویی است که کارهای زشت و نامناسب را برای انسان تشخیص می‌دهد و جلوی او را از ارتکاب آنها می‌گیرد و هرگاه عقل نباشد، راه برای انجام هر کار زشتی هموار می‌گردد.

اگر چه در این آیه حرام شدن شراب به صراحت و آشکارا بیان نشده، اما مفاسد، آسیب‌ها و زشتی‌های آن اینگونه بیان شده که به سبب شراب‌نوشی، مردم به مفاسد و گناهان زیادی مبتلا می‌گردند؛ گویا بر ترک آن نوعی توصیه و پیشنهاد داده شده است.

از این‌جاست که بعضی از صحابه پس از نزول این آیه این توصیه را پذیرفتند و فوراً دست از شراب‌نوشی برداشتند و بعضی دیگر به این گمان که این آیه گر چه شراب را حرام نکرده است، ولی آن را موجب مفاسد دینی و سبب گناه قرار داده است، بنابراین باید چنان نظم و ترتیبی به کار ببریم که آن مفاسد پدید نیایند، از این جهت آن را نوشیدند.

تا اینکه روزی حادثه‌ای چنین اتفاق افتاد که حضرت عبدالرحمٰن بن عوف چند نفر از صحابهٔ کرام – رضی الله عنهم – را در منزل خود دعوت کرده بود. پس از صرف غذا طبق رسم و عادت شراب نوشیدند و در همان موقع اتفاقاً نماز مغرب فرا رسید، همه برای خواندن نماز مغرب برخاستند و یکی را به عنوان امام جماعت پیش‌نماز کردند. او در حالت مستی سورهٔ ﴿قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ﴾ را اشتباه خواند؛ …

بنابراین برای جلوگیری از شراب‌نوشی قدم دیگری برداشته شد و آیهٔ ۴٣ از سورهٔ نساء نازل گردید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِیْنَ ءَامَنُواْ لَا تَقْرَبُواْ الصَّلَاهَ وَأَنْتُمْ سُکَارَىٰ﴾؛ «ای مؤمنان! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید.»

در این آیه تنها در اوقات نماز شراب قطعاً حرام قرار داده شد و در بقیهٔ اوقات خوردن آن مجاز بود؛ لذا آن دسته از صحابه که به وقت نزول آیهٔ قبلی شراب را قطعاً ترک کرده بودند که در آن‌چه انسان را از نماز باز می‌دارد، خیر و سودی نخواهد بود و باز از ممانعت نماز در حال مستی به این نتیجه رسیدند که نباید مسلمان دور و بر چنین چیزی برود که او را از نماز محروم می‌کند، ولی چون در غیر از اوقات نماز حرام بودن آن به طور واضح و روشن بیان نشده بود، بعضی حضرات هنوز هم در غیر اوقات نماز به نوشیدن شراب مشغول شدند تا اینکه واقعهٔ دیگری به وقوع پیوست که عتبان بن مالک – رضی الله عنه – چند نفر از صحابه را دعوت کرد،

در بین آنان حضرت سعد بن ابی وقاص – رضی الله عنه – هم حضور داشت. پس از صرف غذا طبق معمول نوبت به نوشیدن شراب فرا رسید. در حالت مستی بر اساس عادت عمومی عرب بیان شعر و شاعری و فخر شروع گردید و حضرت سعد بن ابی وقاص قصیده‌ای خواند که شامل هجو انصار مدینه و مدح و ستایش قوم او بود.

یک جوان انصاری از شنیدن آن به خشم آمده، استخوان فک شتری را برداشت و بر سر حضرت سعد – رضی الله عنه – فرو کوفت که بر اثر آن سر سعد به شدت مجروح شد. حضرت سعد در خدمت پیامبر – صلى الله علیه وسلم – حاضر شده و از دست جوان انصاری شکایت نمود. آن گاه آن حضرت – صلى الله علیه وسلم – به دربار خداوند دعا کرد که: «اَللّهُمَّ بَیِّنَ لَّنَا فِی الْخَمْرِ بَیَاناً شَافِیاً»؛ یعنی: خدایا! دربارهٔ شراب برای ما بیان و قانون واضح و روشنی عنایت بفرما.

بعد از این واقعه راجع به شراب آیهٔ سوم؛ یعنی آیات ۹۰ و ۹۱ از سورهٔ مائده با شرح و بسط طولانی نازل گردیدند که در آنها شراب مطلقاً حرام قرار داده شد؛ آیات را ملاحظه فرمائید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ❊ إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَعَنِ الصَّلَاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾؛

«ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و بت‌ها و تیرهای قمار همه اینها کارهای زشت و از کردار شیطان می‌باشند. پس از اینها کاملاً کناره بگیرید تا رستگار شوید. شیطان می‌خواهد به وسیلهٔ شراب و قمار در بین شما بغض و عداوت ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا هنوز هم باز نمی‌آیید.»

منبع: معارف‌القرآن
نویسنده: علامه مفتی محمد شفیع عثمانی
ترجمه: مولانا سید محمد یوسف حسین‌پور