چرا ما در تاریخ 2500 ساله ی تمدن باستان ایران هیچ جغرافی دان و جهانگرد و تاریخ نگاری نداشتیم؟
چرا ما در تاریخ 2500 ساله ی تمدن باستان ایران هیچ جغرافی دان و جهانگرد و تاریخ نگاری نداشتیم؟
در صورتی که از تمدن یونان و روم باستان که هم زمان با امپراتوری های باستانی ایران بودند ما ده ها جهانگرد و جغرافی دان سراغ داریم!
هکاتائیوس ، آناکسیماندر،هرودوت ، پلینی ،بطلمیوس ، اِراتوستِن،گزنفون
قبل اسلام هم ک اصلا ایرانی جغرافیدان و جهانگرد نداشتیم طی تمدن های باستانی!! و هرچه سیاح و جهانگرد ایرانی هست متعلق به تاریخ ایران پس از اسلام هست !
چگونه شد که بعد از اسلام بزرگترین جهانگردان قرون وسطی از عرب های مسلمان ظهور کردند و ایرانیان بعد اسلام شروع به سیاحی و جهانگردی و نوشتن آثار ممالک کردند؟
📌بزرگترین جغرافی دانان تاریخ اسلامی عرب بودند!!
ابن بطوطه عرب بود
ابن جبیر آندلسی عرب بود
ابن فضلان عرب بود
شریف ادریسی آندلسی عرب بود
ابن حوقل عرب بود
علی بن حسین مسعودی عرب بود
احمد ابن ماجد شیر دریا عرب بود
محمد بن احمد بن ابی بکر مقدسی عرب بود
هشام بن محمدکلبی عرب بود
احمدبن محمد مروان عرب بود
الاسباج الأسلمی عرب بود
قدامه بن جعفر عرب بود
ابودولف خزرجی عرب بود
عبدالله بن عزیز بکری عرب بود
ابوسعید مغربی عرب بود
ابن وهب بن وحید یعقوبی عرب بود
حسن بن احمد مهلّبی عرب بود
زکریا قزوینی عرب حجاز بود
حمدالله مستوفی عرب بود
ابنِ فضلالله عمری عرب بود
احمد بن یحیی بَلاذُری عرب بود
تقیالدین مقریزی عرب بود
قیس اندلسی غرناطی عرب بود
محمدبن ابوبکر ظهور غرناطی عرب بود
احمدبن یوسف بن ازرق فارقی عرب بود
ابراهیم بن یعقوب طرطوشی عرب بود
محمدبن رشد مالکی عرب بود
ابومحمد عبدری عرب بود
اسامه بن منقذ عرب بود
📌اما جغرافیدانان و جهانگردان مسلمان ایرانی پس از اسلام :
محمد ابن موسی خوارزمی
ابن خردادبه
ابن فقیه همدانی
احمدبن حسن بلخی
احمد بن رسته اصفهانی
احمدبن محمد جیهانی
محمد فارسی اصطخری
ابوریحان بیرونی
ناصر خسرو
ابوحنیفه دینوری
محمود بن عمر زمخشری
جعفربن احمدمروزی
امین احمد رازی
سعدی شیرازی
زمانی که دنیای اسلام و جهان شرق، پرچمدار تمدن و پیشرفت بودند و برای دستیابی به حقائق و علوم تلاش می کردند. جهانگردی در سرزمین های اسلامی از رونق بالایی برخوردار بود و سیر و سیاحت در اختیار مشرقیان مسلمان; زیرا هم از تواناییهای مادی لازم برخوردار بودند و هم به کسب دانش و نشر آن اهمیت می دادند و هم دانشمندان جامعه از ارزش والایی برخوردار بودند. هم تجارت و بازرگانی به توسعه ی زیادی رسیده بود ، هم بدلیل انگیزه ی زیارتی تشدید شد .
در آن زمان دنیای غرب مسیحی دوران تاریک قرون وسطی را می پیمود و مردمان آن از آگاهیهای علمی بی بهره بودند و از جهت فرهنگی و اقتصادی دوران نکبت و سیاهی را می گذراندند. از این روی، جایی برای سیر و سیاحت در اندیشه آنان نبود. آن زمان که دنیای غرب راه پیشرفت را در پیش گرفت، سیر و سیاحت فرنگیان به دنیای شرق آغاز شد.