مدرسه دینی دارالقرآن والسنة روستای فرزنه

قالَ الامامُ الشافعیُ : العِلمُ لا یُعطیکَ بَعضَه حتّی تُعطِیَهُ کُلَّکَ

ده آخر رمضان و اعتکاف

پنجشنبه نهم فروردین ۱۴۰۳

بعضی احکام اعتکاف:
مسئله ۴: برای اعتکاف واجب، روزه داشتن شرط است. پس هر کسی اعتکاف واجب را انجام می دهد روزه گرفتن نیز بر او لازم می باشد. و حتی اگر در وقت اعتکاف نیت هم کند که روزه نمی گیرم، بازهم روزه گرفتن بر او لازم می باشد.
لهذا اگر کسی اعتکاف شب را نیت کند، این نیتش لغو خواهد بود، زیرا شب وقت و محل روزه نیست.
البته اگر اعتکاف شب و روز را یا اعتکاف چند روز را نیت کند، در این صورت شب نیز ضمناً داخل نیت روز شده اعتکاف شب نیز بر او لازم می گردد. ولی این شخص اگر نیت فقط یک روز اعتکاف را نماید، در این صورت شب آن روز ضمناً داخل اعتکاف نمی گردد.
گرفتن روزه، خاص به خاطر اعتکاف لازم نیست، بلکه روزه به هر نیتی که باشد، برای اعتکاف آن روز کفایت می کند. البته واجب بودن روزۀ آن روز اعتکاف ضروری است. مثلاً شخصی در ماه رمضان، اعتکاف را نذر نمود، در این صورت روزۀ رمضان برای آن اعتکاف کافی می باشد و روزۀ نفلی در آن روز کافی نخواهد بود. مثلاً اگر کسی روزۀ نفلی گرفت و سپس اعتکاف همان روز را نذر کرد، اینکار صحیح نمی باشد.
اگر کسی اعتکاف تمام ماه مبارک رمضان را نذر گرفت و اتفاقاً نتوانست در ماه رمضان اعتکاف کند، پس اعتکاف ماه دیگری در بدل آن کفایت خواهد کرد و نذرش اداء خواهد شد، اما روزه گرفتنِ پیاپی آن ماه و اعتکاف آن ماه بر او لازم می باشد.

مسئله ۵: در اعتکاف مسنون ده روز آخر ماه رمضان چونکه روزه خود موجود است، نیازی به اشتراط آن نیست.

مسئله ۶: در اعتکاف مستحب، احتیاط اینست که روزه شرط آن می باشد و معتمد اینست که روزه در آن شرط نمی باشد.

مسئله ۷: حد اقل مدت اعتکاف واجب یک روز است و حد اکثر آن هر قدر که شخص نیت کند. مدت اعتکاف مسنون، یک عَشَرَه {ده روز} است، زیرا اعتکاف مسنون در عشرۀ آخر ماه مبارک رمضان می باشد و بس.
اعتکاف مستحب مدت معیَّن ندارد، بلکه شخص یک دقیقه و یا یک لحظه نیز می تواند {در هنگام دخول به مسجد} نیت اعتکاف را کند.

مُفسدات اعتکاف:
*مسئله ۸:* انجام دادن دو نوع افعال در حالت اعتکاف حرام است. یعنی در صورت ارتکاب آنها اگر اعتکاف واجب یا مسنون است، اعتکاف فاسد می شود و قضای آن لازم می گردد.
(یعنی اینکه شخص هرچند روزی که از روزهای اعتکافش فوت شده، قضای آن روزها را بگیرد. قضای اعتکاف واجب، واجب است و قضای اعتکاف مسنون، مسنون است. و برای گرفتن قضای اعتکاف رمضان، بودن ماه رمضان لازم نیست. البته روزه داشتن لازم است).

*نوع اول افعال:*
خارج شدن از محل اعتکاف بدون ضرورت. ضرورت دو نوع است: ضرورت بشری {طبیعی} و ضرورت شرعی.
ضرورت بشری: مثلاً رفتن برای قضای حاجت یا ادرار یا غسل جنابت. رفتن برای غذا خوردن هم مشمول این نوع ضروریات است، البته هنگامی که کسی برای آوردن غذا موجود نباشد.
ضرورت شرعی: مثلاً رفتن برای نماز جمعه.

*مسئله ۹:* اعتکاف‌کننده چون به خاطر ضرورت از جای اعتکاف خود بیرون رفت، بعد فراغت از ضرورت خود در آنجا توقف نکند. و همچنین بکوشد تا حد امکان، ضرورت خود را در جائی رفع کند که نزدیکتر به مسجد است.
مثلاً در صورت عدم انتظام تسهیلات در محوطۀ مسجد اگر به خاطر رفع حاجت یا ادرار از مسجد خارج شود و خانه اش دور باشد، و خانۀ یکی از دوستان یا غیره اش نزدیکتر به مسجد است، در این صورت به خانۀ همان دوست و غيره خود برود.
البته اگر طبعیتش مانوس خانه اش است و ضرورتش {با خاطر آرام} از رفتن به جای دیگری رفع نمی‌گردد در این صورت رفتنش به خانه اش برایش جایز است.
و اگر اعتکاف‌کننده به خاطر ادای نماز جمعه به مسجد دیگری برود و بعد از نماز در همان مسجد بماند و اعتکاف را در همانجا به اتمام برساند، اینکار نیز جایز است، اما مکروه می باشد.

*مسئله ۱۰:* برای اعتکاف‌کننده جایز نیست که برای یک دقیقه و حتی کمتر از آن، و لَو سهواً و به فراموشی، از مسجد اعتکاف‌گاهِ خود خارج شود.

*مسئله ۱۱:* خروج اعتکاف‌کننده از جای اعتکاف خود به سبب عذرهائی که کثیرُ الوقوع نیستـند مُنافی اعتکاف است. مثلاً اگر کسی به خاطر عیادت مریضی، یا نجات غریقی، یا اطفای آتشی یا از ترس افتیدن سقف مسجد از محل اعتکاف خود خارج شد، گرچه خروجش در تمام این صورت‌ها گناه نیست، بلکه به خاطر نجات جان ضروری نیز می‌باشد، لیکن اعتکاف باقی نمی ماند.
البته اگر اعتکاف‌کننده به خاطر رفع کدام ضرورت بشری یا شرعی خارج شد و در این اثناء چه قبل از رفع ضرورت یا بعدِ فراغت از ضرورت، مریضی را عیادت کرد، یا در نماز جنازه ای شرکت نمود، اینکار عیـبی ندارد.

*مسئله ۱۲:* معتکِف برای ادای نماز جمعه چنان وقتی به مسجد جامع برود که تَحِیَّۃُ الْمَسْجِد و سنت جمعه را بتواند در آن مسجد بخواند، و همچنین بعد از نماز جمعه برایش جایز است تا به خاطر ادای نماز سنّت در آنجا بماند.
تخمین اندازۀ این مقدار وقت به رای همان شخص گذاشته شده است. اگر تخمینش اشتباه بود، یعنی کمی پیشتر از وقت نماز رسید، عیـبی ندارد.

*مسئله ۱۳:* اگر اعتکاف‌کننده را به جبر از مسجد بیرون کردند، اعتکافش باقی نمی ماند. مثلاً پولیس او را به حکم قاضی از مسجد بیرون کشید، یا کسی که بر این اعتکاف‌کننده قرض دارد آمده او را از مسجد بیرون کرد، اعتکاف در این صورت‌ها باقی نمی ماند.

*مسئله ۱۴:* به همین صورت، اگر اعتکاف‌کننده به خاطر ضرورت شرعی یا بشری از جای اعتکاف خارج شده بود و سپس قرضخواهی در طول راه او را ایستاده کرد، یا اینکه بیمار شد و تا رسیدن به جای اعتکاف مدتی گذشت، در این صورت ها نیز اعتکافش باقی نمی ماند.
(و اگر اعتکافش اعتکاف مستحب است اعتکاف ختم می شود، زیرا اعتکاف مستحب، مدتی معیّن ندارد، بنابرین قضائی هم ندارد.)

*اعتکاف زنان:*
اعتکاف زن اينست که زن اندکى قبل از تمام شدن روز بيستم رمضان مبارک، در خانۀ خود در آنجائی که براى نمازخواندن مقرر نموده است تا غروب آفتاب تاريخ بيست و نهم يا سى ام رمضان، يعنى تا آن روزی که هلال عيد ديده شود، بماند.
اين را «اعتکاف» می گويند و اعتکاف ثواب بسيار فراوانى دارد.
اگر زنى شروع به اعتکاف نمايد، تنها برايش جايز است که جهت رفع حاجت و تشناب/توالت رفتن يا آب و غذا خوردن از آنجا برخاسته بيرون بيايد.
و اگر کس ديگرى حاضر باشد که آب و غذايش را برایش بياورد، در این صورت برای آب و غذا گرفتن هم از آنجا بيرون نشود و شب و روز در همانجا بماند و در همانجا بخوابد.
و بهتر اينست که بيکار ننشيند بلکه به تلاوت قرآن يا خواندن نماز نفلى يا ذکر و تسبيح به هر اندازه اى که توفيق آن را بيابد، خود را مصروف بسازد.
و اگر زن دچار حيض و نِفاس شد، اعتکاف را ترک کند، زيرا اعتکاف در حالت حيض و نِفاس جايز نيست.(۱)
همچنين در هنگام اعتکاف، جماع {همخوابگى} با همسر يا بوسيدن يا به آغوش گرفتن او نيز جايز نيست.
ا.........
(۱) اما بعد از پاک شدن از حیض و نفاس، اعتکاف کردن قضائى فقط همان يک روزى که در آن حيض يا نفاسش آمده است بر او لازم مى باشد. همچنين آن يک روز اعتکاف قضائى را اگر بخواهد در ماه مبارک رمضان ديگرى اداء کند، در اين صورت، روزۀ همان رمضان برايش کفايت مى کند. و اگر آن روز قضائى را در ماه ديگرى غير از ماه رمضان اعتکاف کند، در اين صورت آن روز را روزه نيز بايد بگيرد.